این پژوهش یک مطالعه نیمی تجربی است با هدف تعیین تاثیر آموزش روش آرامسازی بنسون بر کنترل دیابت در بیماران دیابتی مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران، در این پژوهش 48 بیمار دیابتی (30 نفر در گروه آزمون و 18 نفر در گروه شاهد) مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه آزمون، روش آرامسازی بنسون آموزش داده شد و به مدت 3 ماه پیگیری شد. طبق نتایج پژوهش، آزمون آماری کای دو نشان داد که میزان بهبود در  HbAlcدر گروه آزمون بطور معناداری بیشتر از گروه شاهد می باشد (P<0.043)، بنابراین فرضیه اول پژوهش ''تحت عنوان میزان HbAlc در بیماران دیابتی پس از آموزش آرامسازی نسبت به قبل و نسبت به گروه شاهد کمتر می گردد'' مورد تایید قرار گرفت. همچنین آزمون کای دو نشان داد که بین گروه شاهد و آزمون از نظر کاهش مصرف انسولین پس از مداخله تفاوت معنی داری وجود ندارد (0.9 فرضیه = (P بنابراین، فرضیه دوم پژوهش تحت عنوان ''میزان مصرف انسولین در بیماران دیابتی پس از آموزش آرامسازی نسبت به قبل و نسبت به گروه شاهد کمتر می گردد'' مورد تایید قرار نگرفت.

مقدمه: ارتقای امید در بیماران مبتلا به سرطان سینه از اهمیت به سزایی برخوردار است. مطالعات متعدد روش های متفاوتی برای افزایش امید بیماران مزمن پیشنهاد کرده اند. بر این اساس این مطالعه با هدف تعیین تأثیر تکنیک آرامسازی بنسون بر امید در بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده برروی 100 بیمار تحت شیمی درمانی در بیمارستان ولایت شهر قزوین طی 3 ماه در سال 95-1396 انجام شد. نمونه ها به روش تخصیص تصادفی با نمونه گیری در دسترس به روش بلوک بندی تصادفی به دو گروه آزمون (50 نفر) و کنترل (50 نفر) تقسیم بندی شدند. پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی و امیدهرث قبل از اجرای مداخله برای هر دو گروه تکمیل شدند. گروه آزمون، آموزش تکنیک آرامسازی را در طی دو جلسه قبل از شروع شیمی درمانی دریافت کردند. 3 ماه بعد مجدداً پرسشنامه امید هرث توسط هر دو گروه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و کای دو و تی مستقل و آزمون ANCOVA در نرم افزار SPSS نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد بین میانگین نمرات امید بیماران بعد از مداخله در گروه آزمون (1/4 ± 8/38) و گروه کنترل (8/3 ± 4/36) با تعدیل نمرات امید بیماران قبل از مداخله، تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (04/0 = P، 9/3 = F). نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه احتمالاً می توان نتیجه گرفت که استفاده از روش تکنیک آرام سازی بنسون برای ارتقاء امید در بیماران مبتلا به سرطان سینه کاربرد موثری داشته باشد. لذا پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در این زمینه صورت گیرد.

 بررسی های تهاجمی از جمله آنژیوگرافی عروق کرونر یک تجربه تنش زا برای بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر است که می تواند بر روی پارامترهای همودینامیک تاثیر داشته باشد. روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی و با هدف تعیین تاثیر به کارگیری روش آرامسازی بر روی علایم همودینامیک بر روی 40 بیمار تحت آنژیوگرافی عروق کرونر بستری در بخشهای قلب و بعد از آنژیوی بیمارستان شهید بهشتی زنجان در سال 1382 انجام شد. با توجه به شرایط و روش نمونه گیری در دسترس و به صورت تصادفی بیماران در دو گروه شاهد و آرامسازی مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی علاوه بر اطلاعات دموگرافیک شامل متغیرهای همودینامیک نیز بود. در گروه آرامسازی، پژوهشگر روز قبل از آنژیوگرافی به صورت فردی در ارتباط با تاثیر آرامسازی صحبت می نمود و سپس پژوهشگر یک بار با کمک مددجو موارد آرامسازی را انجام می داد و از مددجو بعد از یادگیری کامل می خواست که 2-3 بار قبل از رفتن به آنژیوگرافی آرامسازی را انجام دهد و در گروه شاهد بیماران فقط مراقبت های معمول قبل از آنژیوگرافی را دریافت می کردند. در هر دو گروه پارامترهای همودینامیک 12-8 و نیم ساعت قبل، حین و پس از آنژیوگرافی اندازه گیری شد. سپس با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و chi-squre داده های حاصل تجزیه و تحلیل آماری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تعداد تنفس نیم ساعت قبل از آنژیوگرافی، میانگین فشار خون دیاستولیک و تعداد تنفس پس از آنژیوگرافی در گروه آرامسازی از نظر آماری نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری را نشان داد (P<0.05). در سایر متغیرها با وجودی که از نظر آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد، اما غالبا متغیرها از نظر بالینی در گروه آرامسازی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری را نشان می داد که در بهبود وضعیت همودینامیک بیماران قلبی می تواند مثمر ثمر باشد. نتیجه گیری: با نتایج به دست آمده از این مطالعه می توان توصیه نمود، که قبل از مداخلات تهاجمی مانند آنژیوگرافی، روش آرامسازی بنسون به عنوان یک مداخله مراقبتی و حمایت روانی و بدون عوارض سو برای بیماران استفاده گردد.  

یکی از موقعیت های تنش زا، امتحانات پایان ترم و تغییر سیستم آموزشی در دوره های دانشگاهی است. بدین منظور مطالعه ای تجربی با هدف تعیین تاثیر بکارگیری روش آرامسازی بنسون روی میزان اضطراب و تیتر ایمونوگلوبولین A بزاق (SIgA) دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی زنجان حین امتحانات پایان ترم در سال 1378 طراحی شد. 70 نمونه با روش تصادفی سیستماتیک از جامعه پژوهش انتخاب و بعد بصورت تصادفی به دو گروه 35 نفری کنترل و تجربه تقسیم شدند. به دلایل مختلف در گروه کنترل شش نفر و در گروه تجربه هشت نفر از دور مطالعه حذف شدند. بطور کلی گروه کنترل شامل 29 نفر (24 نفر مونث و 5 نفر مذکر) و گروه تجربی شامل 27 نفر (20 نفر مونث و 7 نفر مذکر) بودند. در این مطالعه گروه تجربه تحت آموزش روش آرامسازی بنسون قرار گرفته و گروه شاهد هیچگونه آموزشی را دریافت نکردند. جهت جمع آوری اطلاعات فردی از پرسشنامه استفاده شد و اضطراب با استفاده از فرم خود گزارش دهی اضطراب اسپیل برگر و تیتر SIgA بوسیله روش ایمنوتوربیدیمتری در قبل و بعد از امتحان پایان ترم مورد اندازه گیری قرار گرفت. در این مطالعه با آزمون آماری t جفت داده ها تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری در اضطراب موقعیتی قبل و بعد گروه تجربه وجود ندارد (0.7=p) ولی در گروه تجربه میانگین اضطراب موقعیتی بعد از امتحانات (42.8) نسبت به قبل از امتحانات (43.4) دچار کاهش شده بود. در گروه کنترل میانگین اضطراب موقعیتی قبل (39.34) و بعد (41.03) برآورد شد. تیترSIgA  در گروه تجربه اختلاف معنی داری را نشان نداد (0.35=P) ولی در گروه کنترل اختلاف معنی دار وجود داشت (0.00=P). بدینسان این روش در گروه تجربه باعث ثابت ماندن SIgA در طول دوره امتحانات شده است. از این نظر پژوهشگران پیشنهاد می کنند که این روش به عنوان روش حمایتی جهت رفع اضطراب و عوارض آن کاهش تیتر SIgA در دوره های دانشگاهی و بیماران بستری آموزش داده شود.

مقدمه و هدف: سرطان پستان دومین سرطان شایع در جهان می باشد. این بیماری و درمانهایش از جمله شیمی درمانی بر روی سطح عملکرد جسمانی، روانی و اجتماعی تاثیر گذار است. طب مکمل می تواند بر کیفیت زندگی این بیماران موثر باشد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر آرامسازی بنسون بر مقیاسهای علامتی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی و خود شاهد 25 نفر بیمار مبتلا به سرطان پستان اولیه که تحت شیمی درمانی با رژیم (تاکسوتر، آدریامایسین، سیکلوفسفاماید) بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدا و سه هفته بعد به وسیله پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی سرطان پستان (BR23) و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی سرطان (C30) کیفیت زندگی آنها سنجیده شد. سپس برنامه آرامسازی بنسون به آنها آموزش داده شد و نوار حاوی برنامه آرامسازی 20-15 دقیقه در اختیار واحدهای مورد پژوهش قرار داده شد. از نمونه ها خواسته شد که به مدت 3 هفته روزی یک بار در منزل به آن گوش دهند و در پایان مجددا پرسشنامه ها در اختیار آنها قرار داده شد. در نهایت داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری تی زوجی تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آرامسازی بنسون سبب ارتقاء مقیاس های علامتی شامل؛ خستگی، تهوع و استفراغ، درد، تنگی نفس، بی خوابی، بی اشتهایی، یبوست، اسهال، مسایل مالی، عوارض جانبی درمان، علایم پستان، علایم بازو و نگرانی از ریزش مو می شود که در این مقیاس ها در همه زمینه ها به جز در زمینه مسایل مالی تفاوت معنی داری ایجاد شد.نتیجه گیری: کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی در اثر آرامسازی بنسون بهبود می یابد. بنابراین از برنامه آرامسازی بنسون می توان به عنوان یک روش موثر، راحت و کم هزینه در ارتقا کیفیت زندگی این دسته از مددجویان در مراکز درمانی و مراقبتی – حمایتی مربوط به آنها استفاده کرد.

مقدمه و هدف: یکی از شایع ترین روش های تشخیصی و درمانی در بیماری های قلبی، کاتتریسم قلبی می باشد که باعث افزایش سطح اضطراب بیماران قبل از عمل می شود. به دنبال اضطراب، سطح کاتکولامین های خون بالا رفته و مددجو را در اتاق آنژیوگرافی در معرض خطر قرار می دهد. ماساژ بازتابی و آرامسازی بنسون سبب ایجاد راحتی، احساس آرامش و تغییر پاسخ های فیزیولوژیک می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان تاثیر ماساژ بازتابی پا و آرام سازی عضلانی بنسون بر سطح اضطراب و شاخص های فیزیولوژیک بیماران در انتظار کاتتریسم قلبی انجام گرفته است.روش کار: این پژوهش یک مطالعه کارازمایی بالینی است که بر روی سه گروه از بیماران تحت آنژیوگرافی (گروه ماساژ بازتابی، گروه آرام سازی و گروه شاهد) انجام شد. واحدهای پژوهش به صورت غیر تصادفی (هدفمند) انتخاب شدند سپس بر اساس قرعه کشی اولیه بطور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه، برگه خودگزارش دهی سطح اضطراب و چک لیست ثبت شاخص های فیزیولوژیک بود.نتایج: میانگین سطح اضطراب بعد از مداخله در گروه ماساژ و آرامسازی کاهش معنی داری (P<0.01) را نشان داد. همچنین در مقایسه میانگین شاخص های فیزیولوژیک، نیم ساعت قبل از آنژیوگرافی بین گروه های ماساژ، آرامسازی و شاهد، با استفاده از آزمون کروسکال والیس تنها بین نبض و فشارخون دیاستولیک تفاوت معنی داری دیده شد (P<0.05).نتیجه نهایی: ماساژ بازتابی و آرامسازی در کاهش اضطراب و شاخص های فیزیولوژیک بیماران کاندید آنژیوگرافی موثر هستند، از این رو پیشنهاد می شود که از این روش های مکمل قبل از کاتتریزاسیون قلب استفاده شود.

زمینه و هدف: سرطان پستان دومین سرطان شایع در جهان می باشد. این بیماری و درمان های آن از جمله شیمی درمانی بر سطح عملکرد جسمانی، روانی و اجتماعی تاثیر گذار است. طب مکمل می تواند بر کیفیت زندگی این بیماران موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آرامسازی بنسون بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی می باشد.روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی و خود شاهد 25 نفر بیمار مبتلا به سرطان پستان اولیه که تحت شیمی درمانی با رژیم TAC (تاکسوتر، آدریامایسین، سیکلوفسفاماید) بودند، در ابتدا و سه هفته بعد از درمان بوسیله پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی BR23-C30، کیفیت زندگی آنها سنجیده شد و سپس برنامه آرامسازی بنسون آموزش و نوار 15-20 دقیقه در اختیار واحد های مورد پژوهش قرار گرفت. خواسته شد که به مدت 3 هفته روزی یکبار در منزل به آن گوش دهند و در پایان مجددا پرسشنامه ها را پر کنند. نتایج بوسیله نرم افزارSPSS  و با استفاده از آزمون t زوجی تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه آرامسازی بنسون سبب ارتقا مقیاس های عملکردی، فیزیکی (P<0/001)، نقش (P<0/001)، ذهنی (P<0/001)، احساسی(P<0/001) و اجتماعی (P<0/001)، تصویر ذهنی از خود (P<0/001) و لذت جنسی(p=0.01)  و تصویر ذهنی از آینده(P<0/001)  گردید و در مقیاس عملکرد جنسی  (P=0.7)تفاوت معنادار ایجاد نشد، همچنین در زمینه کیفیت زندگی مبتلایان، بهبودی حاصل می شود(p=0.024) .نتیجه گیری: برنامه آرامسازی بنسون می تواند به عنوان یک روش موثر، راحت و کم هزینه در ارتقا کیفیت زندگی این دسته از بیماران در مراکز درمانی، مراقبتی و حمایتی مربوط به آنها مورد استفاده قرار گیرد.

زمینه و اهداف: در حال حاضر افزایش فشارخون جزو یکی از شایعترین بیماریهای مزمن محسوب می شود؛ به علت طولانی بودن دوره درمان این بیماری، بیماران بعد از مدتی مصرف دارو را ترک می کنند و به دنبال روشهای غیردارویی می گردند. کاهش وزن، تغییر کیفیت زندگی، محدودیت نمک در رژیم غذایی و کاهش عوامل استرس زا از روشهای موثر در کاهش فشارخون هستند. استفاده از فنون رفتار درمانی (Behavioral therapy) یکی از درمانهای مفید و کم هزینه در کاهش فشارهای روانی در زندگی روزمره است هدف از این تحقیق بررسی اثر دو رو بیوفیدبک - آرامسازی و آرامسازی در کنترل فشارخون است.روش بررسی: این تحقیق به روش مورد - شاهدی انجام شده و یک مطالعه کارآزمایی بالینی می باشد، بیماران، مردان مبتلا به فشارخون خفیف بودند (سن بین 35 تا 60 سال) که تحت درمان با داروهای فشارخون قرار نداشتند. بیماران به سه گروه آرامسازی عضلانی یا گروه یک (19 نفر)، آرامسازی عضلانی - بیوفیدبک یا شماره در (18 نفر) و شماره سه یا گروه شاهد (19 نفر) تقسیم شدند. جلسات درمانی از 10 جلسه تشکیل شده بود که بیماران به صورت یک روز درمیان در آنها شرکت می کردند. در هر جلسه افراد گروه 1 و 2 به مدت 15 دقیقه عمل آرامسازی عضلانی انجام می دادند. برای گروه 2 در پایان جلسه آرامسازی عضلانی در حالی که هنوز در وضعیت خوابیده قرار داشتند، به اطلاع بیمار می رسید. فشارخون کلیه بیماران تحت درمان قبل و بعد از هر جلسه ثبت می شد. افراد گروه شاهد نیز به مدت 10 جلسه به صورت یک درمیان مراجعه می کردند و فشارخون آنها به فاصله 15 دقیقه ثبت می شد. جهت بررسی اضطراب از آزمون کتل و جهت بررسی استرس از آزمون استرس ملک پور (تهیه شده در سال 1376 توسط دکتر ملک پور در دانشگاه اصفهان با اعتبار%67) استفاده شده است. کلیه بیماران قبل و بعد از دوره درمانی (20 روز) پرسشنامه های مربوط به این دو آزمون را پر می کردند.یافته ها: داده های جمع آوری شده تحت آنالیز آماری قرار گرفت. بعد از محاسبه میانگینها، مقایسه آنها توسط آزمون تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد. بعد از حذف عوامل مداخله گر میانگینهای نمرات استرس و اضطراب و فشارخون سیستولی و دیاستولی در گروه های 1 و 2 نسبت به گروه شاهد بررسی شدند که تفاوت ها با P<0.05 معنی دار بودند ولی تفاوتهای بین میانگینهای این چهار پارامتر در گروه آرامسازی بیوفیدبک با گروه آرامسازی معنی دار نبودند P<0.05 .نتیجه گیری: روش های آرامسازی عضلانی و آرامسازی - بیوفیدبک در کاهش فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در افراد مبتلا به فشارخون موثر هستند و توصیه می شود از این روشها به عنوان درمان اصلی یا به عنوان درمان کمکی همراه با داروها در کنترل فشارخون استفاده شود.